قصه کودکانه صوتی گربه های اشرافی و گربه های زیرشیروانی

0
37
زرافه-جادویی-قصه-کودکانه-صوتی-قصه-کودکانه-صوتی-گربه-های-اشرافی-و-گربه-های-زیرشیروانی
زرافه-جادویی-قصه-کودکانه-صوتی-قصه-کودکانه-صوتی-گربه-های-اشرافی-و-گربه-های-زیرشیروانی

قصه کودکانه صوتی گربه های اشرافی و گربه های زیرشیروانی

یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. در زمان های گذشته در شهر پاریس خانم خوب و مهربانی در خانه بسیار قشنگی زندگی می کرد. این خانم اسمش ادلا بود. او چهار تا گربه ملوس و شیطون داشت که اونها رو بیشتر از هر کس و هر چیزی دوست داشت. آخه خانم ادلا غیر از این گربه ها هیچ کس رو نداشت. نه شوهری، نه بچه ای و نه کس دیگری. اسم این گربه ها به ترتیب دوشز، ماری، تولوز و برلیو بود که دوشز مادر سه تا گربه دیگه بود. موش کوچولویی به نام راک فورد همیشه با بچه گربه ها بازی می کرد…

زرافه-جادویی-قصه-کودکانه-صوتی-قصه-کودکانه-صوتی-گربه-های-اشرافی-و-گربه-های-زیرشیروانی
قصه صوتی کودکانه گربه های اشرافی

نوشته های مشابه

قصه و ترانه کودکانه

قصه کودکانه صوتی پری کوچولوی دریایی

قصه کودکانه صوتی علیمردان خان

قصه کودکانه صوتی آقا موش شکمو

قصه کودکانه صوتی رویه و آستر

قصه کودکانه صوتی یکی از زیر یکی از رو


اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید